جدول جو
جدول جو

معنی پولاد کو - جستجوی لغت در جدول جو

پولاد کو
نام کوهستانی در غرب مازندران از کوهستان کلاردشت، روستایی در ارتفاع،، ۰ متری و در حاشیه ی دره ی چالوس
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ده کوچکی است از دهستان کوهستان بخش چالوس شهرستان نوشهر، واقع در 25 هزارگزی جنوب باختری مرزان آباد و 6 هزارگزی شوسۀ چالوس به تهران، دارای 17تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان باراندوز چای بخش حومه شهرستان ارومیه، واقع در 22 هزارگزی جنوب خاوری ارومیّه، در مسیر شوسۀ ارومیّه بمهاباد، جلگه، معتدل، مالاریائی، دارای 70 تن سکنه، آب آن از رود درین قلعه، محصول آنجا غلات و حبوبات و انگور و توتون و چغندر، شغل اهالی زراعت، صنایع دستی جوراب بافی و راه شوسه است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پولاد گر
تصویر پولاد گر
آنکه پولاد سازد آنکه آلات پولادین سازد، آهنگر: (بدان دست بردند آهنگران چو شد ساخته کار گرز گران... {} پسند آمدش کار پولاد گر ببخشید شان جامه و سیم و زر) (فردوسی) آهنگر، آنکه پولاد سازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پولاد سم
تصویر پولاد سم
مرکوبی که سمی سخت دارد پولاد سنب: (سیه چشم و بور ابرش و گاو دم سیه خایه و تند و پولاد سم) (فردوسی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پولاد رگ
تصویر پولاد رگ
پر زور (اسب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پولاد تن
تصویر پولاد تن
آنکه تن سخت دارد کسی که بدن قوی دارد: (همه خیل کابل شدند انجمن بر آن کشته پیلان پولادین) (گرشاسب نامه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پولاد پوش
تصویر پولاد پوش
آنکه زره و جوشن یا بر گستوان پولادین بر تن کند: (آهنین رمحش چو آید بر دل پولاد پوش نه منی تیغش چو آید بر سر خنجر گذار) (منوچهری)
فرهنگ لغت هوشیار
روستایی از توابع دهستان کوهستان غرب واقع در شهرستان نور
فرهنگ گویش مازندرانی